دل نگرانم از آینده
چه میشوم؟
چی میشوی؟
اگر نباشم چه میشوی؟
اگر نباشی چه میشوم؟
جوابت را میدانم
این سوالها از خودم است!
اگر نباشی چه میشوم؟
به کدامین شانه ها تکیه خواهم کرد؟
وقتی تکیه گاهم تماشا میکند
تنهاییم را
بی کس شدنم را
و فقط جوابش این است
که آرزویش خوشبختی من است. .
اما خوشبختی با چه کسی؟
به چه قیمتی؟
و با چه احساسی؟
نفرین به روزی که میدانست
نرسیدن در کار است
فریادهای بی صدا در کار است
گریه های شبانه درکار است
اما باز اسباب آشنایی ما شد
حال ِاین روزهایم عجیب،غریب است
کاش ندیده بودمت
که حالا تو رهسپار این جاده ها باشی
و من دل نگران
اما میدانم که نمیدانی
دل نگرانم از آینده
چه میشوم؟
چی میشوی؟
اگر نباشم چه میشوی؟
اگر نباشی چه میشوم؟
"salar.sh"
1392/4/28